وحدت وجود

۹ مطلب با موضوع «توحید معصومین» ثبت شده است

مسأله وحدت وجود در گفتگوی امام صادق علیه السلام‏ با جابر بن حیان:

امام جعفر صادق گفت: بلى اى جابر این را من گفتم و عقیده ‏ام چنین است.

جابر سؤال کرد: تو که می گوئى: خدا در همه جا هست ناگزیر باید تصدیق کنى که خدا در همه چیز نیز هست!

امام جعفر صادق جواب مثبت داد.

جابر گفت: در این صورت گفته آنهائى که مى‏گویند: خالق و مخلوق یکى است بایستى صحیح باشد. چون وقتى قائل بشویم که خداوند در همه چیز هست باید تصدیق کنیم که هر چیز و لو سنگ و آب و گیاه خداست.

امام جعفر صادق گفت: این طور نیست و تو اشتباه مى‏کنى و خدا در سنگ و آب و گیاه هست، ولى سنگ و آب و گیاه خدا نیست، همان طور که روغن در چراغ هست ولى چراغ روغن نمى‏باشد.

خداوند در هر چیز هست اما براى این که آن چیز اولًا به وجود آید و ثانیاً به زندگى جمادى یا گیاهى یا حیوانى ادامه بدهد و باقى بماند و از بین نرود.

مایه روشنائى چراغ یعنى بقاى آن روغن و فتیله است، اما چراغ، روغن و فتیله نیست.

روغن و فتیله براى خلق کردن شعله در چراغ است، و چراغ نمى‏تواند دعوى کند که چون روغن و فتیله در او مى‏باشد پس او روغن و فتیله است، و محال مى‏باشد که مخلوق که از طرف خالق به وجود آمده بتواند خالق بشود. و تمام کسانى که در گذشته عقیده به وحدت خالق و مخلوق داشتند، فریب شکل ظاهرى استدلال خود را مى‏خوردند. آنها مى‏گفتند که چون خالق در هر چه در این جهان وجود دارد هست پس هر چه در این جهان وجود دارد خداست.

اگر این عقیده صحیح مى‏بود بایستى هر یک از موجودات این جهان داراى قدرت خدائى باشند چون خدا هستند. اما در سراسر جهان یک موجود نیست که داراى قدرت خدائى باشد.

آیا هیچ یک از کسانى که این عقیده را داشتند توانستند حتّى یک سنگریزه را به وجود بیاورند؟!

زیرا لازمه وحدت خالق و مخلوق این است که انسان هم خدا باشد، و لازمه خدائى انسان این است که بتواند کارهائى را که خداوند مى‏کند به انجام برساند و با یک «کُنْ» یک جهان بیافریند و از یک قطره یک انسان به وجود بیاورد.

آیا هیچ یک از کسانى که عقیده به وحدت خالق و مخلوق دارند و در نتیجه خود را خدا مى‏دانند تا امروز توانسته‏اند کارى بکنند که آشکار شود داراى صفات خدائى هستند؟!

وقتى به آنها گفته مى‏شود: شما که خود را خدا مى‏دانید یکى از کارهاى خدا را بکنید تا اینکه ما یقین حاصل نمائیم که خدا هستید، می گویند که ما خدا هستیم اما اطّلاع نداریم که خدا مى‏باشیم.

و آیا این حرف بدون منطق را که به گفته کودکان شبیه است مى‏توان پذیرفت؟![۱]

تا مى‏رسد به اینجا که حضرت مى‏فرماید: اى جابر! چون در حکمت چه در زمان یونانیان چه امروز، اصل این است که: هیچ چیز از بین نمى‏رود و فقطّ تغییر شکل مى‏دهد. پس آدمى هم از بین نمى‏رود و بعد از مرگ تغییر شکل مى‏دهد، و اندیشه‏ اش هم مانند او متغیّر می گردد و بدون تردید به شکل دیگر باقى مى‏ماند آنچه از عوامل و صفات معنوى انسان بعد از مرگش باقى می ماند روح است.[۲]

پی نوشت:

[۱] مغز متفکر جهان شیعه ص ۵۱۵ – ۵۱۷

[۲] همان ، ص ۵۱۸

امام شناسی، ج۱۸، ص۱۳۰-۱۳۱

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۶
گروه نویسندگان ؛

غَیْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى؛ لَمْ یَتَنَاهَ إِلَى غَایَةٍ إِلَّا کَانَتْ غَیْرَهُ لَایَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُکْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِیدُ الْخَالِصُ

هر گونه حد و مرزی که قابل تصور باشد در مورد او قابل تصور نیست

اگر قرار باشد موقعیت خاصی داشته باشد باید در غیر آن موقعیت، غیر او موجود باشد در حالیکه او نامحدود است؛ هر که این مطلب را بفهمد هیچگاه در معرفت انحراف پیدا نمی‌کند و این همان توحید ناب است.

کافی ج1 ص113

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۸
گروه نویسندگان ؛

أناجیک یا موجودا فی کل مکان لعلک تسمع ندائی

ای کسی که در همه جا وجود داری، با تو درددل می‌کنم، امید دارم که به صدایم توجه کنی.

مکارم الاخلاق ص295

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۳۳
گروه نویسندگان ؛

بسم الله الرحمن الرحیم

کاربردهای کلمه بی‌نهایت و نامحدود در مورد خداوند در روایات

واینکه کل هستی از خدا پُر است

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۳
گروه نویسندگان ؛

بِعَظَمَتِکَ الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکَانَ کُلِّ شَیْ‏ء


اقبال ج2 ص706


 

خدایا تو را قسم می‌دهم به حق عظمتت که تمام شراشر وجود هستی را پُر کرده است.

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۱
گروه نویسندگان ؛

مَعْرِفَتُهُ تَوْحِیدُهُ وَ تَوْحِیدُهُ تَمْیِیزُهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ حُکْمُ التَّمْیِیزِ بَیْنُونَةُ صِفَةٍ لَا بَیْنُونَةُ عُزْلَة


احتجاج، 299


شناخت خداوند به درک یگانگی اوست و درک یگانگی او به درک چگونگی تفاوت او با مخلوقاتش است و در این چگونگیِ تفاوت باید بر تفاوت خصوصیات او با مخلوقاتش توجه کرد نه اینکه از اصل وجود او را متفاوت با مخلوقاتش دانست و او را از موجودات جدا کرد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۱۶
گروه نویسندگان ؛

فَسُبْحَانَکَ مَلَأْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بَایَنْتَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ فَأَنْتَ الَّذِی لَا یَفْقِدُکَ شَیْ‏ء.


خدایا تو که از هر عیب و نقصی منزّهی، از سویی وجود تمام مخلوقات را پّر کرده‌ای و از سوی دیگر با تمام مخلوقات متفاوتی؛ فقط تو هستی که هیچ موجودی تو را گم نمی‌کند و از خود جدا نمی‌بیند.


بحارالانوار، ج25 ص28

 



 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۲
گروه نویسندگان ؛

دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ فِی شَیْ‏ءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ خَارِج.


او در تمام موجودات است اما نه مانند داخل شدن اشیاء در یکدیگر؛ از سوی دیگر، او خارج از تمام اشیاء است اما نه مانند جدا بودن اشیاء از یکدیگر.


محاسن برقی، ج1 ص240

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۰۲
گروه نویسندگان ؛

قال الصادق علیه السلام:

...هو فی الاشیاء کلّها غیر متمازج بها ولا بائن منها متجلّ لا باستهلال رویة ناء لابمسافة قریب لا بمداناة...

امام صادق علیه السلام فرمودند:

او در تمام موجودات است اما نه به صورت ترکیب شده با آنها و نه به صورت جدا شده ی از آنها

او در همه ی موجودات ظهور و تجلی دارد اما نه به صورت دیده شدن با چشم

او از همه ی موجودات دور است اما نه به صورت مسافت و مقدار و به همه ی موجودات نزدیک است اما نه به صورت چسبیدن.

توحید صدوق صفحه 45

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۴
گروه نویسندگان ؛