وحدت وجود

ماتریس تقریرات وحدت وجود

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ماتریس تقریرات وحدت وجود

 

اصل مساله: پاسخ به سوال

«رابطه میان خالق و مخلوق، وحدت و کثرت چگونه است؟»

 

پاسخ فلسفه و عرفان به این سوال، «وحدت وجود« را به‌صورت  قضیه زیر عرضه کرده است:

نظریة «هستی یک‌بخشی» در برابر نظریة «هستی دوبخشی»

 

کل هستی یکپارچه است و تنها یک وجود، واقعی و مستقل است و سایر موجودات ظهورات او هستند.

وحدت + کثرت

 

برای دریافت انواع تقریرهای ممکن از این جمله باید به موارد زیر توجه کرد:

رابطه میان موضوع و محمول در یک قضیه به هشت «حیث» قابل برقراری است:

1.       حیث تعلیلی[1]

2.       حیث تقییدی[2]

3.       حیث اضافی[3]

4.       حیث تقییدی نفادی[4]

5.       حیث تقییدی اندماجی[5]

6.       حیث تقییدیِ شأنی[6]

7.       حیث اطلاقی[7]

8.       حیث اشراقی[8]

اقسام یکی بودن یا وحدت به سه صورت قابل لحاظ است:

1.       وحدت واقعی (یک مورد است و دومی ندارد)

2.       وحدت اعتباری (مصادیق متعدد دارد اما همه آنها در یک مفهوم ذهنی مشترکند)

3.       وحدت اطلاقی (حد و مرز ندارد تا دومی داشته باشد)

 

اقسام ظهور به صورت قابل لحاظ است:

1.       ظهور ذات

2.       ظهور اسماء و صفات

3.       حلول در غیر

4.       اتحاد با غیر

5.       ظهور کلی در جزئی

6.       ظهور مطلق در مقید

7.       ظهور ماهیت در افرادش

8.       ظهور اضافه در نسبت‌ها

9.       ظهور اشراقی

10.    ظهور نزولی

11.    ظهور عروجی

12.    ظهور تجلی

ضرب لحاظ‌های فوق در یکدیگر حالات بسیاری را برای تفسیر نظریه وحدت وجود حاصل می‌کند.

 

در یک تقسیم بندی کلی،‌ تقریرات وحدت وجود به دو دستة زیر تقسیم می‌شوند:

تقریرات یگانه‌انگاری خدا و مخلوقات (خدا = جهان خلقت)

تقریرات دوگانه‌انگاری خدا و مخلوقات (خدا < جهان خلقت؛ یا خدا ≠جهان خلقت)

 

حاصل ضرب مفاهیم فوق:

1.       خدا وحدت اعتباری دارد و جهان کثرت حقیقی (جهان‌خدایی، همه‌خدایی، هم‌سنخی مطلق، هم‌گوهری)

خدا نام دیگری برای جهان است

ذات خداوند تحقق مستقل بالفعل جدای از مظاهر و جلوه‌ها ندارد و خدا اصلا چیزی جز مجموعه صور و اشیاء نیست.

اشیاء اجزاء وجودی خداوند هستند مانند درختی که از ریشه و تنه و شاخ و برگ است.

خدا همان طبیعت است

خدا آگاهی مطلق است که از ارواح مختلف موجودات تشکیل شده است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو کلی و جزیی است

ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است

ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.

ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.

 

خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان کثرت حقیقی دارد، کثرت به وحدت بازمی‌گردد و وحدت در کثرت ظهور دارد.

ظهور خداوند در موجودات به نحو کلی و جزیی است

ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است

ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.

ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.

 

خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان کثرت اعتباری و کثرت به وحدت بازمی‌گردد و وحدت در کثرت ظهور دارد.

اعتباری به معنی توهمی (اگر مُدرکی در کار نباشد،‌ کثرتی وجود نخواهد داشت.)

ظهور خداوند در موجودات به نحو کلی و جزیی است

ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است

ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.

ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.

 

خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان کثرت اعتباری و کثرت به وحدت بازمی‌گردد و وحدت در کثرت ظهور دارد.

اعتباری به معنی دارای منشاء انتزاع خارجی حقیقی

نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی نفادی است.

نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدی اندماجی است.

نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدیِ شأنی است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو کلی و جزیی است

ظهور خداوند در موجودات به نحو ماهیت و افراد آن است

ظهور خداوند در موجودات به نحو مطلق در مقید است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو عروج و اتحاد است.

ظهور خداوند در موجودات به نحو نزول و حلول است.

ربط موجودات با خداوند به نحو اضافی است.

آنچه مورد پذیرش است و اوفق و انسب با قواعد است نظر زیر است:

 

خداوند وحدت حقیقی دارد و جهان کثرت اعتباری و کثرت به وحدت بازمی‌گردد و وحدت در کثرت ظهور دارد.

که ظهورش به‌نحو مطلق در مقید است و

نحوه ارتباط این اعتبار با منشاء انتزاعش حیث تقییدیِ شأنی است.

(نظریه تجلی)

 

تنظیم: حجة الاسلام و المسلمین واسطی



[1] علت اتصاف محمول به موضوع که امری غیر از موضوع باشد، مثلا در جمله «آب گرم شد» علت گرما چیزی غیر از آب است. حرارت آتش، حیث تعلیلی این جمله است.

[2] واسطه در اتصاف محمول به موضوع که امری غیر از موضوع باشد، مثلا در جمله «این میز سفید است» علت سفید بودن میز بودن نیست بلکه بواسطه رنگ سفید خارج از میز، سفید شده است.

[3] از رابطه میان موضوع با چیز دیگری، مفهومی انتزاع می‌شود که آن مفهوم واسطه در عروض محمول بر موضوع می‌شود. مثلا در جمله «پدر فرد خوبی است» مفهوم پدر بودن از رابطه موضوع با من ایجاد می‌شود و سپس محل برای عروض صفت خوبی می‌شود.

[4] به حدود وجود موضوع، توجه می‌شود و موضوع شأن خاصی به‌خود می‌گیرد و این شأن واسطه عروض محمول بر موضوع می‌شود مثلا در جمله «درختی درخت متمایز از جسم بودن آن است»، حمل «درختی» بر درخت، بواسطه شأن ماهوی وجود درخت است. (ماهیت از نفاد، حد و پایان شیء انتزاع می‌شود)

[5] به حاق وجود موضوع (نه حدود عدمی آن) توجه می‌شود و موضوع شأن خاص به‌خود می‌گیرد و این شان واسطه عروض محمول بر موضوع می‌شود مثلا در جمله «علیّت از اصول فلسفه است» مفهوم »علیّت» از متن وجود موضوع و رابطه آن با موضوع دیگر انتزاع شده است و بواسطه این شان جدید در معرض حمل محمول قرار گرفته است (مصادیق موضوع در خارج مندمج هستند)

[6] به حاق موضوع توجه می‌شود از حیث دارای مراتبِ مختلف بودن و با این توجه، موضوع شان خاصی به‌خود می‌گیرد و این شان واسطه عروض محمول بر موضوع می‌شود مثلا در جمله «نفس انسان قابلیت محض است»، از توجه به موضوع یعنی «نفس» با لحاظ اینکه دارای مراتب و لایه‌های مختلف است، شانی از موضوع تولید می‌شود که به‌واسطه آن عروض محمول بر موضوع، موجه می‌شود.

[7] علت یا واسطه‌ای در عروض محمول بر موضوع وجود ندارد بلکه ذات موضوع علت حمل است، مثلا در جمله «خدا وجود دارد» چیزی از بیرون خداوند علت یا واسطه در ثبوت وجود بر او نیست.

[8] به حاق موضوع توجه می‌شود و به اینکه این موضوع علت برای بروز یک حالت می‌تواند باشد و سپس آن وضعیتِ توانایی برای صدور یک حالت، واسطه برای اتصاف محمول به موضوع می‌شود در جمله «اراده من فعال است» نسبت دادن اراده به خود از باب حیث اشراقی است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۹
گروه نویسندگان ؛

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی