وحدت وجود

علامه تهرانی و وحدت وجود 1

پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۱ ق.ظ

 

وحدت وجود، از راقی ترین أسرار آل محمّد علیهم السّلام است‏

وحدت وجود از بزرگترین و عالی‌ترین و غامض‏ترین و لطیف‏ترین مسائل حکمت متعالیه است، و فهمیدنش کار آسانى نیست. إنسان باید یک عمر زحمت بکشد علماً و عملاً، آیا خدا به او قسمت کند که أصل و حقیقت وحدت وجود را بفهمد یا نه؟! این از أسرار است و نمی شود این را به همه کس گفت.

اگر إنسان به کسى بگوید: وجود واحد است، او از این کلام چه إدراک می کند؟ می ‏گوید: این حرف معنیش اینست که: یک وجود بیشتر تحقّق ندارد و آن، همان وجود ذات أقدس پروردگار است؛ یعنى همه چیز خداست. و لذا خیال می ‏کند: إنسان خداست، خنزیر خداست، کلب هم خداست، قاذورات خداست، زانى خداست، مَزْنىّ خداست.

این کفر و شرک است. وحدت وجودى نمی‏ گوید: زانى و مزنىّ خداست، کلب و خنزیر خداست. او نمی‏ گوید: إنسان خداست؛ نمى‏گوید: بالاتر از إنسان (فرشتگان) خدا هستند؛ و نمی گوید: ملائکة مقرّبین و روح خدا هستند. او نمی ‏گوید: جبرائیل و روح الامین و روح القدس خدا می ‏باشند. او می ‏گوید: اینها همه، موجودات متعیّنه و متقیّده و محدوده و مشخّصه هستند؛ و پروردگار حدّ ندارد. حتّى پیغمبر را با تمام آن بى حدّى که نسبت به همه موجودات دارد، ولیکن نسبت به پروردگار محدود و ممکن است، نمی ‏گوید خداست. وحدت وجودى می ‏گوید: غیر از خدا هیچ نیست!

فرق است بین اینکه بگوئیم: همه چیز خداست. (کُلُّ شَىْ‏ءٍ هُوَ اللَه) و یا اینکه بگوئیم: غیر از خدا چیزى نیست. وحدت وجودى مى‏گوید: غیر از ذات مقدّس حضرت واجب الوجود على الإطلاق، وجودى در عالم نیست. وجود استقلالى یکى است و بس؛ و او تمام موجودات را فرا گرفته است، وَ لا تَشُذُّ عَنْ حیطَةِ وُجودِهِ ذَرَّه! و هر موجودى را که شما موجود مستقلّ مى‏پندارید، این استقلال ناشى از نابینائى و عدم إدراک شماست! موجود مستقلّ اوست و بس. تمام موجودات وجودشان وجود ظلّى است؛ وجود تَبعى و اندکاکى و آلى براى أصل وجود است. همه، وجودشان وجودى است قائم به آن ذات‏ مقدّس حىّ قیّوم.

وحدت وجودى مى‏گوید: غیر از ذات پروردگار، ذات مستقلّى که بتوان به او إطلاق وجود کرد وجود ندارد؛ و همه عالم إمکان مِنَ الذَّرَّةِ إلَى الدُّرَّة، فانى و مندکّ در وجود او هستند؛ و در مقابل وجود او هیچ وجودى استقلال ندارد و نمى‏تواند خود را نشان بدهد. همه، سایه ‏ها و أظلال وجود او هستند.

نه اینکه او می گوید: کُلُّ شَىْ‏ءٍ هُوَ اللَه، با لفظ «شَىْ‏ءٍ» إشاره به حدود ماهوى میکند. حدود، همه نواقص و أعدام و فقر و احتیاجند؛ با خدا چه مناسبت دارند؟ و این مسلّم است که شرک است.

ولى این مطلبى که باید بعد از سالیان دراز به برهان متین إثبات شود، یا بواسطه سیر و سلوک إلى الله با قلب إدراک شود، اگر إنسان آنرا بدست مردم بدهد- حتّى به کسانى که أهل علمند ولیکن در معارف إلهیّه قدمى استوار ندارند- از این چه می ‏فهمند؟! مىی گویند: فلان شخص وحدت وجودى است، و وحدت وجود شرک است و کفر است.

تو أصلًا نمی ‏فهمى وحدت وجود چیست! و از آن سر در نمی ‏آورى! وحدت وجود سرّ آل محمّد است! وحدت وجود حقیقت ولایت است! وحدت وجود حقیقت نبوّت است! وحدت وجود حقیقةُ کُلِّ شَىْ‏ءٍ از جهت ربط خاصّ آن به ذات أقدس پروردگار است! وحدت وجود همان مقام توحیدى است که پیغمبر آمد، و این خونها براى آن ریخته شد، که بگویند: لَاإلَهَ إلَّا اللَهُ.

وحدت وجود و توحید وجود فرقى ندارند. توحید یعنى یکى کردن، و وحدت یعنى یکى بودن. این چه فرقى دارد؟! آن از باب تفعیل (ثلاثى مزید) است و این از باب مجرّد. شما لفظ توحید در وجود را که إسلام بر او قائم است بردارید و بجایش لفظ وحدت بگذارید، و وحدت را بجایش توحید بگذارید.

ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج‏۳، ص ۴۹ – ۵۱

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۰
گروه نویسندگان ؛

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی