وحدت وجود

علامه تهرانی و وحدت وجود 2

جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۰۰ ق.ظ

تشبیه نسبت خالق و مخلوق در وحدت وجود به نفس و قوای آن از حیث احاطه

وجود خالق و مخلوق، و آمر و مأمور، و راحم و مرحوم در اینصورت بسیار روشن است که ابداً جاى انکار و شکّى در آن تصوّر نمی‏گردد.

مثال روشن آن انسان است با قواى باطنیّه و قواى ظاهریّه آن. نفس ناطقه هر فرد از افراد بشر داراى حسِّ مشترک و قواى مفکّره و واهمه و حافظه، و داراى حسّ باصره و سامعه و شامّه مى‏باشد. این قوا همگى از جهت وحدت، عین نفس ناطقه بوده و واحد هستند؛ ولیکن به اعتبار تعیّنات و ظهورات‏ بدینگونه متعیّن و ظاهر شده‏اند.

حقّاً و تحقیقاً ما نمى‏توانیم وحدت و وحدانیّت خودمان را انکار کنیم؛ و ایضاً در عین حال، این تعدّد و تعیّن و تکثّر قوا امرى است غیر قابل تردید.

نفس وحدانى ما، به قواى باطنیّه و آنگاه به قواى ظاهریّه امر میکند و از ما بدین واسطه کارهائى سر میزند که داراى عنوان کثرات هستند؛ ولى در عین حال وحدت ما در این افعال و قوا به جاى خود باقى است. بنابراین قواى باطنیّه ما، خود ماست در آن ظهورات؛ و قواى ظاهریّه ما مثل دیدن و شنیدن ما نیز خود ماست در این ظهورات.

تعدّد در قواى ما که موجب عُزلت گردد غلط است. وحدت است که در مظاهر و مجالى خود ظهور و تجلّى کرده است؛ همچنین است این امر راجع به حضرت سبحان: خود اوست نه غیر او که در این آیه‏ها و آئینه‏ها و مظاهر و مجالى ظهور نموده است. تعدّدى که مستلزم عزلت شود غلط است؛ وحدت است در کثرت، وحدت حقیقى در کثرت اعتبارى.

حقّ سبحانه و تعالى، خالق است در مرتبه عالى و مخلوق است در مرتبه دانى. آمِر است در مقام بالا، مأمور است در مقام پائین. راحم است در افق مبین، مرحوم است در نشأه أسفل السّافلین.
الله ‏شناسى، ج‏
۳، ص۲۲۱و۲۲۲

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۱
گروه نویسندگان ؛

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی