وحدت وجود

علامه حسن زاده و وحدت وجود

جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

 


[حکمت لقمان‏]

قال تعالى‏ وَ لَقَدْ آتَنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ: وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً.

فلقمان بالنص ذو الخیر الکثیر بشهادة اللّه تعالى له بذلک و الحکمة قد تکون متلفظا بها و مسکوتا عنها مثل قول لقمان لابنه‏ یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ  فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ‏. فهذه حکمة منطوق بها، و هی أن جعل اللّه هو الآتی بها، و قرر ذلک اللّه فی کتابه، و لم یرد هذا القول على قائله.

خداى متعال فرمود: «ما به لقمان حکمت دادیم» (لقمان: 12) و «هر که را حکمت‏ دهند خیر کثیر داده‏ اند» (بقره: 269) پس لقمان به نص قرآن به شهادت خداوند بر آن، صاحب خیر کثیر است. گاهى حکمت به لفظ در مى ‏آید مثل احکام شرعیه و گاهى مسکوت مى ‏ماند (به لفظ آورده نمى‏ شود) چون اسرار الهیه که از غیر اهلش مستور است. آن حکمتى که منطوق است و به لفظ مى‏ آید مثل قول لقمان به پسرش: یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ‏ (لقمان: 16) این حکمت منطوق است که لقمان خدا را آتى حبه قرار داده است و خداوند هم آن را تقریر کرده و رد ننموده است.

مرحوم رضى که از مفاخر امامیه است در شرح شافیه در تعدیه فعل لازم نکته‏اى شریف افاده فرموده است که اگر تعدیه به باب افعال است، مثل «زید اذهب عمروا» معنایش این است که زید خودش با عمرو نیست و عمرو را فرستاد و روانه کرد اما در تعدیه با باء مثل «ذهب زید بعمرو» معناى آن این است که زید با عمرو است و عمرو را برد. چنانکه در فارسى فرق است بین این دو تعبیر: او را روانه کرد، که خودش با او نیست و او را برد، که خودش هم با اوست.

پس از این مقدمه گوییم: در آیه کریمه فعل یأتى با باء تعدیه شده است و معنى آن این است که خداوند آن حبه را مى ‏آورد. پس آتى یعنى آورنده حبه خداست، و این سریان وحدت حقه حقیقیه وجود است که از آن تعبیر به وحدت‏ وجود و نیز تعبیر به صمد و صمد حق مى ‏شود در تمام ذرات کائنات که در همه جا آتى خداست و هکذا در دیگر اسماء و صفات الهیه در مقام توحید ذات و صفات و افعال. این معناى شریف اگر ناتمام بود، خداوند قول لقمان را به عنوان گفتار شخصى که حکمت یعنى خیر کثیر به او داده شده و به عنوان مثال و نمونه‏اى از حکمت منطوق او نقل نمی ‏فرمود.

ممدّ الهمم در شرح فصوص الحکم، صفحات 501 و 502

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۱
گروه نویسندگان ؛

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی